4
عروسی که کردیم حاج آقا آمد و تبریک گفت. بعد هم گفت:« نمی روید مشهد؟ سفر اول متأهلی مشهد خیلی با حاله»
گفتم:« حاج آقا اتفاقا توی فکرمون بود ولی پول...»
گفت:« شما برو بلیط هواپیما بگیر، توی بهترین هتل مشهد هم اتاق بگیر اونو من حل می کنم.»
گفتم:«ولی...»
گفت:«پولش از یک جایی می آد که واسه همین کارهاست، ضمنا کسی موضوع رو نفهمه، حتی خاله ات.»
سفر اول متأهلی مشهد خیلی حال داد. فاکتور مخارج را که دادم، همه را پاره کرد و ریخت دور. پول را از جیبش داده بود.
کلمات کلیدی :